![](http://www.zerik.ir/sites/default/files/news/207490139307161258479793803633_2.jpg?1415034274)
جدی گرفتن همه اظهارنظرهای علنی مقامات و گزارشهای رسانهای درباره مذاکرات هستهای ایران و 5+1 برای ارزیابی امکان رسیدن به توافق جامع هستهای تا 24 نوامبر کار عاقلانهای نیست. دلیل این مساله روشن است، همان گونه که هر دیپلمات یا مذاکرهکننده ماهری به شما خواهد گفت، رسیدن به توافق در خفا اتفاق میافتد؛ جایی که طرفهای مذاکره میتوانند میزان نرمش طرف مقابل را آزمایش کنند و اعتمادسازی کنند. هر مذاکرهکننده قابلی به دنبال بهترین توافق برای خودش است و مذاکرهکنندههای موفق میدانند چه زمانی دست از بلوف زدن و یا تهدید به عدم توافق بردارند.
به گزارش «تابناک»، خبرگزاری بلومبرگ با مقدمه فوق به بررسی نظرات دانشمندان علوم سیاسی و کارشناسان فن مذاکره در باره ارزیابی پیشرفت مذاکرات هستهای و امکان رسیدن به یک توافق جامع پرداخته است.
به عقیده کاری منکل میدو استاد حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه کالیفرنیا و نویسنده ده کتاب در باره فن مذاکره، عموم مردم تنها با استفاده از اظهارنظرهای علنی مقامات، راهی برای ارزیابی درست از آن چه که در اتاق مذاکرات میگذرد ندارند. وی در گفت و گویی در این باره گفته است: «در واقع هر گشایش و پیشرفتی در مذاکرات دیپلماتیک در گفت و گوهای خصوصی به دست میآید».
به گفته وی «اگر قرار است توافقی با ایران به دست آید، توافق ناگهان از آسمان به زمین نخواهد افتاد، بلکه توافق نتیجه پیشنهادات، امتیازدهی و چانهزنیهای تدریجی است، اگر این کارها در فضای علنی انجام شود، توافقی به دست نخواهد آمد» وی ادامه میدهد که «به ویژه در مورد ایران و آمریکا که منافع متفاوتی دارند و دولتهایشان در 35 سال گذشته مشغول ترسیم چهرهای بد از طرف مقابل بودهاند، مذاکرهکنندگان نمیتوانند نمیتوانند به راحتی و به صورت علنی در باره توافقات صورت گرفته سخن بگویند زیرا از نگاه عموم مردم، انها مشغول توافق با شیطان مقابل هستند.»
در حالی که پیشبینی میشود مذاکرات در هفته آینده و با توجه به دیدارهای کری، ظریف و اشتون در مسقط سرعت بیشتری بگیرد، آرون دیوید میلر که با چند دولت آمریکا در موضوع مذاکرات سازش اسرائیلی – فلسطینی همکاری داشته است، اظهار میدارد که قصد پیشگویی در باره آینده مذاکرات را ندارد. اگر چه چشمانداز رسیدن به توافق با چالشهای مهمی رو به رو است ولی میلر شانس رسیدن به توافق را به مراتب بیشتر از مذاکرات اسرائیلی – فلسطینی میداند زیرا در مذاکرات ایران و 5+1، بازیگرانی قدرتمند حضور دارند که هم انگیزه و هم توانایی تصمیم گرفتن را دارند و علاوه بر این موضوع مورد مذاکره فوریت نیز دارد.
هفته گذشته، کمال خرازی مشاور رهبری ایران اعلام کرد که تحریمهای بیشتر نمیتواند ایران را به عقبنشینی وادار کند و هفتههای پیش رو بهترین فرصت برای غرب برای حل مشکلاتش با ایران است. این در حالی است که مقامات اروپایی نیز اظهار داشتهاند که دوستان آمریکایی انها به طور خصوصی به آنها گفتهاند که اگر ایران سقف درخواستهای خود را پایینتر نیاورد، زمان بیشتری برای رسیدن به یک توافق قابل قبول مورد نیاز خواهد بود.
یکی دیگر از مسائل مهم در رمزگشایی از اظهارات علنی مذاکرهکنندگان این است که برخی از این اظهارات پیامهایی برای سایر طرفهای ذینفع است که سر میز مذاکرات حضور ندارند.
ویلیام اوری یکی از موسسان برنامه آموزش مذاکرات در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد و از نویسندگان کتاب «بله گرفتن» پیشنهاد میکند که به یاد داشته باشید که در واقع سه میز مذاکرات وجود دارد؛ یکی میز مذاکره ایران و 5+1، یکی میز مذاکره مقامات ایرانی و مخالفان سرسخت داخلی و دیگری میز مذاکره دولت امریکا و نیروهایی مانند کنگره و گروههای حامی اسرائیل که به مذاکرات با ایران بدبین هستند.
مساله مهم اما این است که پیشرفت فناوری و پیدایش رسانههای اجتماعی باعث شده است که سه میز مذاکره فوق از همدیگر قابل تفکیک نباشند. به گونهای که هر مذاکرهکننده هر حرفی که بزند در دو میز دیگر هم شنیده میشود. به همین خاطر است که هم برای مذاکرهکنندگان ایران و هم برای مذاکرهکنندگان آمریکایی سخت شده است که به گونهای سخن بگویند که هم به مردم در کشور خودشان اطمینان دهد و هم این که نیروهای داخلی طرف مقابل را نرنجاند.
تریتا پارسی از ایرانیان مقیم امریکا و کارشناس مسائل بین دو کشور، مدعی است که علائمی وجود دارد که طرف آمریکایی در حال آماده کردن فضای فکری داخل این کشور برای پذیرفتن واقعیت توافق با ایران است. به گفته وی هنر دیپلماسی این است که کلمات را به گونهای مورد استفاده قرار داد که در محیطهای متفاوت، معنای متفاوتی مطلوبی داشته باشد.
وی از جمله سخنان هفته پیش وندی شرمن مذاکرهکننده ارشد آمریکایی در هواداری از توافق با ایران را از جمله علائم تلاش طرف آمریکایی برای قبولاندن توافق با ایران به بازیگران داخلی آمریکا میداند. از نگاه وی، این تلاش از سوی دیگر نشاندهنده نزدیکتر شدن طرفین به توافق احتمالی نیز هست.
رابرت اینهورن عضو سابق تیم مذاکرهکننده امریکا نیز معتقد است که مخاطب برخی سخنان مذاکرهکنندگان، مذاکرهکنندگان طرف مقابل و مخاطب برخی سخنان دیگر آنها نیروهای داخلی هستند ولی این کارشناسان مجرب هستند که سطور پنهان بین این گونه سخنان را درک میکنند. از نگاه وی برخی سخنان به ظاهر سازشناپذیرانه که مصرف داخلی دارند در خود علائمی از امکان چانهزنی بیشتر را نیز همراه دارند.
به عقیده پارسی، مذاکرهکنندگان ایرانی در یک سال گذشته به شکل حسابشدهای با لحنی خوشبینانه از آینده مذاکرات سخن گفتهاند تا به این ترتیب ایران ظاهر یک بازیگر اهل تعامل و مذاکره را به خود یگیرد و شکست احتمالی مذاکرات به گردن طرف مقابل بیفتد. در مقابل اینهورن مدعی است که طرف آمریکایی هم میتواند به شکلی کارآمد با شیوه رفتار ایران مقابله کند ولی ترجیح میدهد انتظار از مذاکرات را افزایش ندهد.
از سوی دیگر ویلیام اوری یادآور میشود که هر دو طرف باید در رفتار خود محتاط باشند و رفتارشان به گونهای باشد که طرف مقابل نیز بتواند فضای داخلی خود را کنترل کند، به همین خاطر آنها باید از تشدید کوبیدن بر طبل پیروزی در مذاکرات و یا متهم کردن طرف مقابل پرهیز کنند.