به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، در همین شرایط است که درست یک روز پس از خروج ترامپ از برجام، وزارت نفت ایران در مراسمی به میزبانی دپارتمان تجارت بینالملل سفارت بریتانیا، تفاهمنامهای با یک شرکت نفتی انگلیسی برای پایانههای نفتی کشور به امضا میرساند. بازارهای ایران هم چندان بیکنش نبودند، البته از نوع بیکنشی در قبال این تصمیم غیردیپلماتیک آمریکا. دلار که پیشبینی میشد با این تصمیم، از مرزهای هفت هزار تومان عبور کند، دیروز بدون هیچ هیاهو و تنشی، در همان محدوده قیمتی که بود، باقی ماند. در اینجا یکی از گرههای اصلی، فروش نفت ایران است که به احتمال قوی پس از زمان تعیینشده دوباره به اغما میرود و ایران را با کاهش درآمدهای ارزی مواجه خواهد کرد. هرچند مقامهای مسئول در وزارت نفت در همین روزهای تردید برجامی، اعلام کردهاند که ایران از بازارهای جهانی حذفشدنی نیست و مشتریان سنتیاش پابرجا خواهند ماند، عربستان به مشتریان ایران وعده داده که نگران نباشند، نفت ایران را جایگزین خواهد کرد. در این شرایط راهکار ارائهشده از سوی کارشناسان بهعنوان استراتژی این روزهای ایران، زدودن وابستگی به نفت و تقویت ظرفیتهای کشور و از همه مهمتر اتحاد و وحدت ارکان مختلف در داخل است. آنها معتقدند در این شرایط، ایران بهتر میتواند روی بلوک شرق سرمایهگذاری کند، علاوه بر آنکه به نظر میرسد چین و روسیه چندان هم از اتفاق رخداده، ناراضی نیستند.
تاکتیک اروپا در برجام به نفع ایران است
محمود دودانگه، معاون پیشین امور اقتصادی و بازرگانی وزارت صنعت که پیشتر سابقه حضور در هیئت عامل صندوق توسعه ملی را هم دارد از تبعات احتمالی تصمیم ترامپ در کاهش صادرات نفتی ایران و کاهش درآمدهای ارزی ایران پس از موعد اعلامشده خبر میدهد. با این حال او معتقد است باید برنامهریزی کنیم تا وابستگی اقتصاد ایران به نفت را کاهش دهیم و در عین حال به سبب احتمال عدم تضامینی که از سوی اروپا برای برجام وجود دارد، بهتر آن است که روابط اقتصادی، بانکی و تجاری خود را با شرق بهویژه چین، هند و روسیه گسترش دهیم. او در این گفتوگو تأکید میکند که باید از تاکتیک اروپا در مواجهه با ایران در مسئله برجام، بهترین استفاده را بکنیم، اما در نظر داشته باشیم که اروپا تا چه اندازه به تعهدات برجامی خود عمل خواهد کرد و مطابق با سناریوهای مختلف روی آن برنامهریزی کنیم.
خروج آمریکا از برجام چه آثاری بر اقتصاد ایران که تنها دلیل این مذاکرات بود، خواهد گذاشت؟
از ابتدا هم آمریکا بهصورت جدی در برجام نبود که اکنون برای ایران نگرانی خاصی ایجاد کند. آمریکا تعهدات بسیاری را پذیرفته بود اما بسیاری از این تعهدات را عملا اجرا نمیکرد و حتی در ظاهر هم تلاش میکرد تا سرمایهگذاران کشورهای مختلف در ایران حضور نداشته باشند. در واقع عملا از همان ابتدا فقط اسم آمریکا را در برجام داشتیم و در برجام شاهد آمریکایی که حسن نیت داشته باشد، نبودیم. از طرفی باید بپذیریم که آمریکا به لحاظ اقتصادی تسلط قابل توجهی بر اقتصاد جهانی دارد، چیزی حدود یکسوم اقتصاد جهانی بهصورت مستقیم در اختیار آمریکاست و بخش بزرگی از باقیمانده اقتصاد جهان هم بهصورت غیرمستقیم متأثر از سیاستهای آمریکاست. از سویی دیگر، رفتاری که آمریکا نشان داد در طول دوره برجام، بهویژه رفتاری که شب گذشته نشان داد، در عرف دیپلماسی، بههیچوجه قابل پذیرش نیست که معاهدهای امضا شده باشد و با وجود اینکه مراجع نظارتی بینالمللی تأیید کرده باشند که طرف مقابل به آن کاملا متعهد بوده، بهصورت یکطرفه از معاهده خارج شوید. چنین رفتاری در چارچوب دیپلماسی مورد پذیرش نیست و به نظر میرسد این اتفاق، موفقیتی برای ایران است که باید از این فضا استفاده کند. بسیاری از کشورها نگران این هستند که اگر موافقتنامههای دیگری منعقد کردهاند، تضمینی وجود ندارد که بر آن تکیه و سیاستگذاری کنند.
تا چه اندازه میتوان به اروپا با توجه به موضعی که گرفته، امیدوار بود؟
باید بپذیریم که همه کشورها به دنبال منافع خود هستند، بنابراین باید در فضایی که همه به دنبال منافع خود هستند، ما هم چارچوب مشخصی تعریف کنیم و دنبال منافع خود باشیم، البته باید تعریفی از منافع داشته باشیم که منظور از منافع کشور دقیقا چیست. اگر فاصلهای بین اروپا و آمریکا وجود داشته باشد، این فاصله بسیار کوچک است و شکاف محسوب نمیشود و به نوعی یک تاکتیک است. اکنون فاصله مختصری بهصورت تاکتیکی بین اروپا و آمریکا ایجاد شده که به هر حال اکنون اروپا معتقد است میتوان برجام را همانند گذشته حفظ کرد و این تاکتیک میتواند به نفع ایران باشد. ایران باید به دنبال این باشد که فاصله اروپا و آمریکا را عمیقتر کند تا بتوانیم از نظام بانکی و اقتصادی اروپا حداکثر استفاده را بکنیم.
در این میان یک راهحل میتواند این باشد که نگاهمان را به شرق تقویت کنیم؟
پس از برجام چندان به شرق بهویژه چین روی خوش نشان ندادیم، درحالیکه چین با آنچه در ذهن مردم ایران و حتی بسیاری از مسئولان ایرانی وجود دارد، بسیار متفاوت است. ما میتوانیم با شرق، ارتباطات خوبی داشته باشیم و بسیاری از مشکلاتمان از جمله ارتباطات مالی، تجاری، تکنولوژی و... را از طریق شرق بهویژه چین، هند و روسیه برطرف کنیم. ما باید یک نگاه واقعبینانه به شرق آسیا داشته باشیم. این کشورها ظرفیتهای گستردهای دارند و میتوانیم از طریق آنها مشکلاتمان را برطرف کنیم.
اگر آنها هم بهواسطه روابط اقتصادی با آمریکا، با ایران همکاری نکردند، چطور؟
باز هم راهحل وجود دارد. ما نباید از کشورهای اطرافمان غافل شویم. این کشورها ظرفیتهای خوبی دارند که میتوانیم در ابعاد مختلف اقتصادی از آنها بهره بگیریم. علاوهبرآنکه، بسیاری از چالشهایی که اکنون با آنها درگیر هستیم، چالشهایی نیستند که صرفا از طریق تحریمها به ما تحمیل شده باشند. بسیاری از چالشهای کنونی درونی است و بعضا فعالان اقتصادی از آن در قالب خودتحریمی یاد میکنند که درواقع چالشهای مرتبط با فضای کسبوکار است. اینکه چقدر به فضای کسبوکار، بخش خصوصی و سرمایهگذاری داخلی بها میدهیم، بسیار مهم است. بسیاری از فعالان اقتصادی علاقهمند هستند که در کشور خودشان سرمایهگذاری کرده، تولید کنند و اشتغال ایجاد کنند و به همین دلیل امید بستند به ظرفیتهایی که وجود دارد، اما وقتی ساختار دیوانسالارانه دولتی و عدم امنیت سرمایه، امکان تحرک را از آنها میگیرد، این ناامیدی بیشتر میشود. برهمیناساس همانقدر که به سرمایهگذاری خارجی بها میدهیم و قصد داریم فضا را برای آنها مساعد کنیم، باید تلاش کنیم تا مشکلات و چالشهای داخلی را برطرف کنیم تا سرمایهگذاران؛ چه خرد، متوسط و بزرگ در داخل سرمایهگذاری کنند.
تجربه تحریم تا چه اندازه میتواند در برونرفت از این فضا به ایران کمک کند؟
از تجربه گذشته استفاده مفید کنیم. اکنون شرایطی است که بیش از همیشه نیازمند انسجام هستیم و اگر تلاش کنیم از ظرفیت مدیریتی همه گروهها و جناحها و تخصصها استفاده کنیم، میتوانیم بسیاری از چالشهایی را که داریم برطرف کنیم؛ اتفاقاتی که اکنون در حال رخدادن است، اتفاقاتی است که در سال 91 بهبعد هم رخ داده بود. البته تجاربی وجود داشت که میتوانستیم از چنین فضایی جلوگیری کنیم، اما بههرحال اکنون به همدلی بیشتری نیاز داریم تا بر شرایط سختی که به وجود خواهد آمد، غلبه کنیم.
کدام بخش زودتر از بخشهای دیگر متأثر میشود و بیشتر اثرگذار خواهد بود؟
وابستگی اقتصاد ایران به نفت بسیار زیاد است و نگران هستیم که پس از اتمام فرصتی که داده شده، با کاهش صادرات نفت و بهتبع آن کاهش درآمدهای ارزی و تبعات ناشی از آن روبهرو شویم که طبیعتا مسئله کوچکی نیست. اکنون باید تلاش کنیم در کوتاهمدت و بلندمدت، با یک چارچوب و راهبرد مشخص، وابستگی اقتصاد را به نفت کم کنیم. چالشی که اکنون برای ایران ایجاد شده، میتواند فرصتی باشد برای آنکه نقاط قوت خود را شناسایی کنیم.
بعد از گذشت این بازه زمانی که از سوی آمریکا اعلام شده، آیا اروپا در برجام باقی خواهد ماند یا همانطور که رئیسجمهور برای اروپا ضربالاجل تعیین کرده، احتمال عدم پایبندی اروپا در تضامین برجام وجود دارد؟
بنگاههای اروپایی تعاملشان با آمریکا، تعامل بسیار گستردهای است و طبیعتا منافع آنها لزوما ایجاب نمیکند که با توجه به ظرفیت اقتصادی و حجم تعاملات ایران با جهان، آمریکا را رها کنند و به سمت ایران بیایند. به تعبیر دیگر، با توجه به منافع اقتصادی کلان آنها در ارتباط با آمریکا، به نظر میرسد که این شرکتها و کشورهای اروپایی، منافع خود را فدای همکاری با ایران نمیکنند. بااینحال، در اروپا کشورها و شرکتهایی هستند که حجم تعاملشان با آمریکا قابلتوجه نیست و آنچه مهم است، این است که این فضا را باز نگه داریم تا بتوانیم از همه این ظرفیتها استفاده کنیم. بااینحال، فکر نمیکنم اروپا حداقل در ظاهر از برجام خارج شود، اما باید ببینیم نتیجه این برجام اروپایی، منافع ایران را هم تأمین میکند یا خیر. اگر منافع ایران در هر سطحی تأمین میشود، باید ارتباط داشته باشیم و مذاکره کنیم، اما اگر احساس میکنیم که این چارچوب، چارچوبی نیست که منافع ایران را تأمین کند، منطقی نیست که این رویه را دنبال کنیم. نمیشود که اینهمه تعهد بار ایران شود و عمل کنیم، اما در آنسو، تعهدات طرف مقابل، انجام نشود. این روند، سازنده نیست و قابل دوام هم نیست.
آیا بازگشت ایران به قبل از برجام محتمل است؟
با توجه به ظرفیتهای که ایران دارد و ارتباطات گستردهای که ایجاد شده، قطعا به شرایط قبل از برجام برنخواهیم گشت. چه آمریکا و چه اروپا از برجام خارج شوند، فرقی نمیکند. اکنون خوشبختانه ایران حسننیت خود را به جهان نشان داده که علاقهمند به تعامل است و به تعهداتمان هم عمل کردهایم و سازمان ملل و شورای امنیت از ایران حمایت میکنند؛ کسی که قهر کرده و به تعهداتش عمل نکرده، طرف آمریکایی است. بنابراین دیگر اجماعی که قبلا علیه ایران ایجاد شده بود، ایجاد نخواهد شد. درحالحاضر بسیار اهمیت دارد که در داخل از همه ظرفیتهای خود استفاده کرده و استراتژی روشن و مشخصی را دنبال کنیم. اگر باز هم بخواهیم به بلاتکلیفی دامن بزنیم و شرایط دو سال قبل را دنبال کنیم، این بلاتکلیفی قطعا اقتصاد ایران را تضعیف میکند.