به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،دیروز در ناباورانهترین حالت قیمت یک سکه امامی از دو میلیون و 500 هزار تومان هم گذشت؛ قیمتی نجومی که حتی تصورش هم آزاردهنده است و نگرانیها از آینده اقتصادی کشور را دوچندان میکند. قیمتها آنقدر بهطرز غیرمنتظرهای افزایش نشان میدهند که گویی قرار است در همین روزها کل بازار اقتصادیمان فرو بریزد و انباشت سکه و طلا در صندوقهای پسانداز خانگی تنها مامن امن برای این روزهای سرشار از نااطمینانی شده است.
افزایش 51 درصدی قیمت سکه از ابتدای سال 97
مقایسه تغییرات قیمتی از ابتدای سال 97 تا به امروز نشان میدهد قیمت سکه امامی افزایشی حدود 51 درصدی را تجربه کرده است آن هم تنها در عرض کمتر از سه ماه!اما به راستی دلیل این افزایش قیمتها چیست؟ حتی اگر بخواهیم آن را به رشد تقاضای جهانی برای طلا نسبت دهیم و بگوییم افزایش جهانی قیمت طلاست که به این افزایش قیمتها دامن میزند، باید بگوییم این فقط یکی از کانالهای تاثیرگذار بر رشد قیمتهای طلای داخلی است و داستان اصلی چیز دیگری است.رشد حبابگونه قیمت سکه موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و وانمود کرد که با آرام شدن جو جهانی قیمت طلا، بازار داخلیمان هم آرام میگیرد و قیمتها خود به خود پایین میآیند. درواقع اگر قرار بود قیمتها پایین بیایند همان زمان که بانک مرکزی منابع ملی را به حراج گذاشته بود و سرمایههای ملی را به باد میداد، قیمتها در بازار خودی نشان میدادند و میتوانستیم اثری از جهشهای رو به پایین قیمت را در بازار اقتصادیمان ببینیم. اما امروز اگر نقاب از چهره برداریم و بخواهیم با واقعیت بازار روبهرو شویم به وضوح متوجه آنچه بر بازار گذشت میشویم و میبینیم که درواقعیت کاهش محسوسی در قیمتها اتفاق نیفتاده است.حتی اگر کاهش قیمتی هم بوده تنها در روزی که عرضهها در بازار بالا میرفت مقداری کاهش قیمت را تجربه میکردیم و همین که آب از سر بازار میگذشت و عرضهها متوقف میشد، باز هم همان آش و همان کاسه میشد و قیمتها به سر جای خود برمیگشت یا حتی بالاتر هم میشد.بنابراین اینکه بگوییم در جهان قیمتها بالا میرود و برای همین است که در داخل هم افزایش قیمت اتفاق میافتد در واقع سرپوش گذاشتن بر واقعیتهای بازار و آن چیزی است که بر بازار اقتصادیمان میگذرد.
بازار مدیریت میخواهد
به نوشته جهان صنعت،حسین بابالو، کارشناس طلا و جواهرات میگوید: «نبود شفافیت در قیمتهای آماری موجب آن شده تا نتوانیم به دلیل واقعی افزایش قیمتها در بازار داخلی پی ببریم.»او توضیح داد: «از آنجا که قیمت دلار در بازار آزاد کشور با صراحت اعلام نمیشود و از آنجا که قیمت طلای داخلی بر اساس ضرب قیمت طلای جهانی در دلار موجود در بازار غیررسمی به دست میآید به سادگی نمیتوانیم به ریشه اصلی افزایش قیمتها پی ببریم.» این کارشناس طلا به این موضوع هم اشاره میکند که التهاب تقاضا در بازار طلای داخلی نیز یکی از مواردی است که میتواند به این التهابات دامن بزند و موجب شود قیمتها از واقعیتهای موجود فاصله بگیرند.او میافزاید: «شرایطی که در آن قرار داریم این طور ایجاب میکند که نه میتوانیم با صراحت بگوییم بازار دچار حباب منفی است و نه میتوانیم بگوییم حبابی در آن وجود ندارد. درواقع موضوع اصلی به همان قیمت دلار در بازار غیررسمی برمیگردد که بهطور واقعی برای ما مشخص نیست قیمتها در چه محدودهای قرار دارد.»بابالو تاکید میکند: «تا زمانی که ما بهطور دقیق ندانیم قیمت دلار در بازار آزاد در چه محدودهای قرار دارد نمیتوانیم انتظار به آرامش رسیدن بازار را داشته باشیم.» این کارشناس طلا به این موضوع هم اشاره میکند که انتظارات تورمی مردم و به بیانی ترس مردم از شکلگیری قیمتهای بالاتر در آینده نیز یکی از عوامل اصلی شکلگیری قیمتهای بالا در بازار طلای داخلی است.بابالو با اشاره به سکوت بانک مرکزی در واکنش به این شرایط نیز بیان میکند: «نباید از یاد ببریم که در بعضی موارد بیسیاستی میتواند خیلی بدتر از بدسیاستی باشد و به عبارتی بازار نیاز به مدیریت دارد بنابراین بانک مرکزی حداقل مدیریتی که میتواند در این شرایط بر بازار اعمال کند این است که شفافیت اطلاعاتی را در بازار بالا ببرد.»او با اشاره به پیامدهای این افزایش قیمتها میگوید: «تاثیر این تغییرات قیمتی در بازار طلا و جواهرات تقاضا در این بازار را همچنان بالا میبرد که چندان مورد نظر نیست و تاثیر اصلی آن را باید در بازار کالاهای وارداتی و واسطهای دید. به عبارتی از آنجا که طلا به عنوان معرفی از دلار در بازار اعمال میشود، میتواند سیگنال افزایش قیمت به کالاهای وارداتی را بدهد و موجب افزایش قیمت آنها شود.»به گفته او، اگر صرافیها به بازار خود طبق روال قبلی بازگردند و بانک مرکزی هم بتواند سکههای پیشفروش شده را زودتر از موعد به متقاضیان تحویل دهد میتوان تا حدودی انتظار کاهش قیمتها در بازار را داشت.
ادامه نوسانات در بازار غیررسمی
همان زمان که قیمت دلارهای بالاتر از 4200 تومان را در بازار قاچاق اعلام کردند کسی فکرش را هم نمیکرد حداقل در بازار طلای داخلی تا این حد شاهد بینظمی و آشفتگی در قیمتها باشیم. اما این واقعیت وجود دارد که سکههای داخلی بر اساس قیمت 4200 تومانی دلار در بازار قیمتگذاری نمیشوند و این دلارهای غیررسمی بازار است که تعیین میکند سکه بر چه اساسی ضرب شود و با چه قیمتی در بازار خرید و فروش شود.
امروز اگر در بازار داخلی طلا قیمت سکه دو میلیون و 500 هزار تومان است، در بازار غیررسمی ارز باید شرایط بسیار وخیمتر از آنچه باشد که تصورش میرود. به بیانی همان قدر که در بازار غیررسمی قیمت دلار و دیگر ارزها بالا و پایین میشود، به همان میزان در بازار داخلی هم تغییرات نوسانی در قیمت سکه را تجربه میکنیم و متوجه میشویم که این افزایشهای نجومی در قیمت سکه از کجا ناشی میشود. بر این اساس روز گذشته نرخ دلار 6850 تومان بود که حداقل 2600 تومان با ارز رسمی دولت تفاوت قیمت دارد.
سیاستهای دستوری دولت
آن زمان که دولت دست به کار شد و دست به اعمال سیاستهای دستوری در بازار زد، باید فکر این را هم میکرد که به همان میزان که محدودیتهای خرید و فروش در بازار رسمی را بالا میبرد، به همان میزان به رونق بیشتر مبادلات ارزی در بازار غیررسمی دامن میزند.اما جدا از همه آنچه گفته شد موضوع مهمی که وجود دارد این است که بانک مرکزی و دولتمردان در قبال این همه رشد نجومی در قیمتها سکوت اختیار کردهاند و تنها با گفتن اینکه قیمتهای بازار حبابگونه است خود را از بازار کنار میکشند و اختیار کنترل قیمتها را از خود سلب کردهاند. شاید دلیلش به همان سیاستهایی برمیگردد که در ماههای گذشته بر بازار اعمال شد و غیر از حراج منابع ملی آن هم در شرایطی که میدانستند قرار است روابطمان با اقتصاد جهانی به بنبست برسد، راه دیگری پیش پای بازار قرار ندادند.
اما دیگر این سیاستهای تکراری کارساز نیست و تکرار همین تراژدیهای دولتی است که کمر بازار را خم و نفس بازار را تنگ کرده است.
پیامدهای تلخ نوسانات بازاری
بنابراین باید این واقعیت را پذیرفت که اگر امروز مردم سرمایههایشان را به بازار طلای داخلی سرازیر کردهاند و میخواهند با پسانداز سکه و طلا به جنگ نااطمینانی و فضای تاریک اقتصادی داخلی بروند، باید به دنبال راهی برای مبارزه با این فضای تاریک و نااطمینان برویم و تلاش کنیم اعتماد از دست رفته مردم را به سیاستهای دولتمردان بازگردانیم.اگر غیر از این باشد و قرار باشد نقدینگیهای مردم بیش از این به بازار ارز و سکهمان سرازیر شود باید به زودی منتظر افزایش قیمتهای نجومی در همه شاخصهای کلان اقتصادیمان باشیم و اینبار به جای اعمال سیاستهای کنترلی در بازار ارز و سکه باید باز هم دست به کار شویم و با سرکوب قیمتهای داخلی به جنگ افزایش قیمتها در سایر کالاهای اساسی داخلی شویم و به نوعی منتظر این باشیم که تمام دستاوردهای چند ساله دولت حسن روحانی برای کنترل قیمتها یکشبه به باد رود.