اقتصاد کلان سیاستهای پولی را برای هدایت متغیرهایی به کار میگیرد که در بین آنها عامل انتظارات مردمی نیز به چشم میخورد، چراکه شدت انتظارات و عدم اطمینان مردم ازجمله متغیرهای اقتصادی است که نقش مهمی را در ایجاد تعادل و کاهش تنش دربازارها ایفا میکند. اینکه مقام مسوولی در شرایط بحرانی افزایش قیمت در بازاری را حباب معرفی کند و عمر آن را زودگذر بداند ولی درعمل این اتفاق رخ ندهد قبل از تضعیف قدرت هر متغیر دیگری یک سرنوشت دوجانبه برای انتظارات رقم میزند. از یکسو خوشبینی را به بدبینی تغییر میدهد و نقش آن را در پیشبرد اهداف کلان کمرنگ میکند و از دیگر سو همین عامل بدبینی را در بالاترین اولویت متغیرهای کلان قرار میدهد که میتواند بازار را تعیین کند. در چنین شرایطی این انتظارات هستند که با تحریک میزان تقاضا همچنانکه از ابتدایی و در عین حال اصولیترین قوانین اقتصادی برمیآید سطح قیمتها را تعیین میکند. شرایط کنونی کشور به گونهای است که در بازارهای مختلف تنها عامل پیشتاز در تعیین قیمتها خوشبینی و بدبینی افراد نسبت به بازار است. این روزها اقتصاد ما بیشتر از هر عاملی نیازمند یک قاعده بلندمدت و تعیین شده است که براساس آن بتواند بار دیگر از متغیر انتظارات مردمی به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف اقتصادی استفاده کند.پیشنهاد این است که مسوولان با توجه به تجربیات اخیر در بازارهای مختلف سعی در ارایه برنامههایی مدون و در عین حال اجرایی داشته باشند تا برای ادوار آینده بتوانیم با استفاده از عامل خوشبینی که از طریق آحاد جامعه در دستیابی به اهداف اقتصادی خودنمایی میکند در بازگرداندن آرامش و ثبات به بازارها موفق عمل کنیم.