پس از اغتشاشات سال ۸۸ در ایران، آمریکا به بهانه حقوق بشر چندین تحریم را علیه ایران وضع کرد که ازجمله آنها مسدود شدن دسترسی ایران به نظام بانکی آمریکا و نقل و انتقال دلار بود.اصولاً به همین دلیل بود که حتی پس از توافق هستهای دسترسی ایران به نظام بانکی آمریکا باز نشد و این خیانتی بود که اغتشاشگران علیه مردم ایران انجام دادند و بخش بزرگی از بحران ارزی کنونی و مشکلاتی که برای مردم ایران پدید آمده است ارتباطی به سیاست هستهای، منطقهای و موشکی ایران نداشت.تا چند سال پس از محدود شدن دسترسی ایران، برخی بانکهای بینالمللی در فرانسه، استرالیا، انگلیس و ژاپن و حتی آمریکا برخلاف قوانین دیکتهشده آمریکا علیه ایران و برای کسب منافع بیشتر دسترسی به مبادلات دلاری را برای ایران فراهم کرده و تحریمهای آمریکا را نقض میکردند، اما پس از آنکه طی مدتی کوتاه آمریکا مجموع ۲۲ بانک خارجی را به بهانه نقض تحریمهای ایران ۱۳.۸ میلیارد دلار جریمه کرد، این کانال ارزی برای دور زدن تحریمهای مالی آمریکا نیز بسته شد.بانک هالکبنک ترکیه نیز برای ایران مبادلات ارزی و جابجایی طلا انجام میداد که پس از فاش شدن این مسئله این بانک نیز همکاری با ایران را متوقف کرد.رئیس هالکبنک ترکیه هماکنون در آمریکا به جرم نقض تحریمهای ایران در بازداشت به سر میبرد و وزارت دادگستری آمریکا وی را به بیش از 50 سال زندان محکوم کرده است.پس جریمه بانکها به بهانه نقش تحریمهای ایران برای آمریکا سودآور بوده و به همین دلیل آمریکا هرگز از این مسئله چشمپوشی نکرده و به هیچ شرکت و بانکی که تحریمهای ایران را نقض کند، رحم نخواهد کرد.حالا ایران به فکر تغییر مبنای ارزی صادرات نفت خود و حتی گزارشهای مالی داخلی افتاده و طی ماههای گذشته به دستور رئیسجمهور قرار است دلار حتی از مبنای گزارشهای مالی ایران حذف شده و همه چیز از این پس به یورو انجام شود.از سوی دیگر ایران به اروپا پیشنهاد داده است که با تأسیس یک بانک نقل و انتقال یورو بین ایران و اتحادیه اروپا را تسهیل کرده و عملاً از محل این اقدام میخواهد تحریمهای دلاری آمریکا را دور بزند، غافل از آنکه اولاً آمریکا به هیچوجه در این زمینه سکوت نمی کند و کوتاه نمیآید و دوماً به قول محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نباید این خیالبافی را که اروپا روابطش را با آمریکا به خاطر ایران به هم بزند باور کنیم.
* درگیری آمریکا با روسیه، چین، ونزوئلا و ایران به خاطر دلار
در حالی ما امیدواریم اتحادیه اروپا به ما در دور زدن تحریمهای دلاری و کنار گذاشتن دلار در مبادلات تجاری با این اتحادیه کمک کند که آمریکا همواره با هر کشوری که بخواهد سلطه دلار را زیر سؤال ببرد، به شدیدترین شکل ممکن برخورد کرده است.دلار برای آمریکا حکم سلاحی را دارد که می تواند با استفاده از آن و بدون شلیک حتی یک گلوله کشورهای مخالف خود را شدیدا تحت فشار قرار دهد.به گزارش اسپوتنیک، ارنست وولف، اقتصاددان برجسته آلمانی، معتقد است: از سال ۱۹۴۴ دلار مهمترین ارز بینالمللی است و از دهه ۱۹۷۰ که مبنای قیمتگذاری نفت نیز بر اساس دلار شد، این ارز به بزرگترین و مهمترین مبنای ذخیره ارزی کشورها تبدیل شد.وولف معتقد است: طی سالهای گذشته با بروز بحرانهای اقتصادی در آمریکا، دلار نیز ضربه خورده است و از طرفی رقابت جدی در بازارهای مالی از طرف چین برای بالا بردن نفوذ یوآن و رقابت با دلار ایجاد شده است.وی افزود: نباید فراموش کنیم آمریکا همواره موضع بسیار سختی علیه کشورهایی که برای مقابله با دلار برخاستهاند را اتخاذ کرده است.وولف میگوید: صدام حسین در عراق نخستین کسی بود که تلاش کرد نفت را به یورو بفروشد و میبینیم که وی پس از حمله آمریکا به عراق اعدام شد. قذافی نیز در لیبی سیاست مشابهی را در پیش گرفت، اما بازهم پس از حمله غرب به لیبی، قذافی نیز کشته شد.این کارشناس آلمانی افزود مشکل آمریکا با ایران هم، همین دلار است؛ چراکه ایران قصد دارد نفت خود را به یورو بفروشد. پس از ایران، ونزوئلا نیز به سمت فروش نفت برمبنای یورو رفته است که تحریمهای شدید آمریکا علیه این کشور نیز برخاسته از سیاست آمریکا برای حفظ سلطه دلار بر بازار جهانی است.وولف در مصاحبه دیگری میگوید؛ همین جنگ تجاری و تقابل آمریکا علیه چین نیز که به بهانه نابرابری تراز تجاری بین دو کشور از سوی ترامپ اتخاذ شده است نیز در اصل به دلیل اقدامات چین علیه دلار است. آمریکا حتی در مناقشه مرز چین، تایوان و ویتنام نیز ورود کرده و در این زمینه به طور ضمنی از دو کشور مخالف چین حمایت می کند.چین اخیراً بستن قراردادهای آتی نفتی به یوآن را در بورس شانگهای آغاز کرده و یک نظام پرداخت بر مبنای یوآن شبیه به سوئیفت دلار ایجاد کرده که چندین بانک خارجی ازجمله دویچه بانک آلمان نیز به عضویت آن درآمدهاند.پرواضح است که سیاست آمریکا در تحریم روسیه نیز دلیل مشابهی دارد؛ چراکه مسکو اخیراً نظام پرداخت روبل را به صورت آزمایشی در این کشور اجرایی کرده و سبربانک، یکی از بزرگترین بانکهای روسیه، پس از اتصال به این شبکه که تقریباً شبیه به سوئیفت دلار است، اعلام کرد که آمادگی قطع اتصال به سوئیفت دلار را دارد.روسیه همچنین توافق مبادلات ارز ملی به یوآن را روبل را با چین بسته و عملاً نفت و گاز خود را به ۱۱ کشور بجای دلار به روبل میفروشد. روسیه همچنین قرارداد مبادله ارزی بر مبنای روبل و لیر را با ترکیه بسته و به جد تصمیم به حذف حداکثری دلار در مبادلات خارجی خود گرفته است.سیاست خصمانه آمریکا علیه ترکیه و حمایت از مخالفان در این کشور نیز به دلیل اقدامات ترکیه در فاصله گرفتن از دلار است. آمریکا به فتحالله گولن، رهبر مذهبی مخالف ترکیه پناه داده و از کردهای مخالف دولت در شمال سوریه نیز حمایت میکند.ترکیه از برنامه خود برای مبادله برمبنای ارز ملی با دیگر کشورها ازجمله روسیه و ایران خبر داده است که در این زمینه اقدامات جدی انجام شده و این کشور حتی پیشنهاد اتصال به نظام پرداخت MIRروسیه که شبیه به ویزاکارت و مسترکارت است را به روسیه ارائه داده است.
* آیا اروپا برخلاف میل آمریکا در حذف دلار به ایران کمک میکند؟
بنابه آنچه گفته شد آمریکا با هر کشوری که بخواهد سلطه دلار را زیر سؤال برده و یا در مبادلات خارجی خود دلار را کنار بگذارد، شدیداً برخورد میکند.بنابراین و با اشاره به قول وزیر امور خارجه کشورمان " اروپاییها متحد آمریکا هستند و قرار نیست اروپا روابطش را با آمریکا کنار بگذارد" پرواضح است که اروپا به دلیل منافع مالی خود و اتحاد با آمریکا به خاطر ایران برخلاف منافع آمریکا و دلار اقدامی انجام نخواهد داد.ایران نباید نسبت به همکاری اتحادیه اروپا در حذف دلار بیش از حد امیدوار و خوش بین باشد،دولت ترامپ از زمان رویکار آمدن اقدام به زهرچشم گرفتن از کشورهای اتحادیه اروپا کرده و عملاً با اعمال تعرفه گمرکی واردات برای فولاد و آلومینیوم به آمریکا و همچنین صحبت از اعمال تعرفههای بیشتر برای کالاهای وارداتی اروپایی و حتی خودرو، کشورهای عضو اتحادیه اروپا را تحت فشار قرار داده است.بنابراین در صورتی که ما دوباره اشتباه خود در تکیه به دلار را در تعامل با یورو انجام دهیم، آمریکا میتواند بهسادگی و با اعمال کوچکترین فشار به اروپا بازهم ایران را تحت فشار قرار داده و تهدید کند.نباید توقع داشت که اتحادیه اروپا در این زمینه و به خاطر حفظ برجام علیه منافع آمریکا کاری کند.از سوی دیگر بانک مرکزی اتحادیه اروپا از برنامه خود برای کاهش ارزش یورو طی سالهای آینده خبر داده است.یورو در ابتدای پیدایش در بیش از دو دهه پیش، ارزشی حدود ۲ دلار داشت که طی سالهای گذشته رفته رفته ارزش خود را از دست داده و در شرایط کنونی به ۱.۲ دلار رسیده است.بانک مرکزی اتحادیه اروپا اعلام کرده است قصد دارد ارزش این ارز را در سالهای پس از ۲۰۲۰ به کمتر از یک دلار کاهش دهد. بنابراین بستن حسابهای ذخیره ارزی برمبنای یورو نیز به ضرر کشور خواهد بود.
* تشکیل سبد ارزی یورو، یوآن، روبل و لیر
بهترین راهکار برای تعامل تجاری با دیگر کشورها در سایه تحریم دلاری و عدم دسترسی ایران به نظام بانکی آمریکا، تشکیل سبد ارزی است.ما میتوانیم به جای آنکه "همه تخم مرغهای خود را در یک سبد گذاشته" و فقط روی یورو حساب کنیم، با تشکیل سبد ارزهای یوآن چین، روبل روسیه، یوروی اتحادیه اروپا و حتی لیر ترکیه، خود را در برابر تهدیدات احتمالی یورو در آینده و زمانی که با اروپا تضاد منافع پیدا کردیم، مصون کنیم.ایران میتواند با اتصال به نظام پرداخت مستقل یوآن و نظام پرداخت روبل که اتفاقاً مورد استقبال دو کشور نیز واقع شده و به حذف بیشتر هزینه مبادلات ارزی منجر خواهد شد، در غیرضرورت، به جای استفاده از یورو یا دلار با دیگر کشورها به یوآن یا روبل مبادله کند.این امکان فراهم است که حتی با دیگر کشورها به غیر از روسیه و چین نیز از یوآن و روبل آنها استفاده کنیم.از طرفی دولت چین نظارت کاملی را بر ارزش یوآن داشته و عملاً از نوسان جدی ارزش آن در بازار جهانی جلوگیری میکند.دولت چین همچنین طی سال گذشته توانست یوآن را به سبد "حق برداشت مخصوص صندوق بینالمللی پول" اضافه کرده و شرایط گسترش نفوذ این ارز در مبادلات جهانی را بیش از پیش فراهم کند.لازم به ذکر است طی سال گذشته چین و روسیه در راستای کاهش سلطه دلار بر بازار جهانی توافق کردند تا صندوق سرمایهگذاری چین ـ روسیه را به ارزش ۱۰ میلیارد دلار برمبنای پول ارزی دو کشور ایجاد کنند.بنا بر این دو کشور نشان داده اند که به خوبی به عواقب تکیه بر دلار در مکبادلات تجاری خود اندیشیده و در تلاش هستند تا با شرکای تجاری خود به ارزی به غیر از دلار معامله کنند.از طرف دیگر اگر ما در مبادلات خود با کشورهایی به غیر از اتحادیه اروپا از یورو استفاده کنیم، هزینه مبادله ارزی بین ریال- یورو و ارز آن کشور را به فعالان اقتصادی تحمیل کرده که از این منظر نیز رقابت پذیری تولیدات داخل در بازار خارج کاهش می یابد.