به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)، سکه در اقتصاد ایران دارای چهار ویژگی است. نقد شونده است، قابلیت خروج از کشور را دارد، قیمت دلار در آن مستتر است و ارزش پول در آن حفظ میشود. تمامی این ویژگیها سبب شده تا بازار سکه ریسکپذیری کمتری نسبت به سایر بازارها داشته باشد. فعالیت در چنین بازاری برای همه بازیگران جذاب است؛ چه آنها که قصد دارند ارزش داراییهای خود را حفظ کنند، چه کسانی که کسب و کارشان از این راه است و چه افرادی که فعالیتهای سوداگرانه در بازار دارند. در شرایطی که انتظارات تورمی در اقتصاد ایران افزایش یافته، هوش اقتصادی آحاد اقتصادی حکم میکند که داراییشان به سمت بازارهای کمریسک حرکت کند که در غیاب بازار ارز، سکه جذابترین بازار برای حفظ داراییهاست. در این میان اما یک خطر برای اقتصاد ایران در بلندمدت وجود دارد و آن این که با سرازیر شدن سرمایهها به سمت بازار سکه، علاوه بر این که انتظارات تورمی افزایش مییابد، کاهش سرمایهگذاری در بخش تولید سبب خواهد شد تا در آینده، رکود بر اقتصاد کشور حاکم شود. جنس این رکود تورمی خواهد بود و ممکن است بار دیگر اقتصاد ایران در معرض تورمهای بالا و رشدهای پایین قرار گیرد که معنی آن کوچک شدن سفره مردم خواهد بود.
راه آرامش بازار سکه
قیمت سکه ظرف سه ماه اخیر با روند صعودی مواجه شده است، هر چند در مقاطعی هم افت قیمت داشت اما چند هفتهای است که بار دیگر به شیب افزایش قیمت بازگشته است. روند صعودی افزایش قیمت سکه از اواخر سال گذشته شروع شد؛ جایی که سکه تمام به یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسید که تا آن زمان بالاترین رقم برای قیمت سکه تمام بود. با شروع سال جدید روند صعودی قیمت سکه ادامه پیدا کرد و قیمت سکه تمام به یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان رسید و پس از آن به دو میلیون تومان هم نزدیک شد. اما به دنبال سیاست جدید ارزی و تعیین دلار ۴۲۰۰ تومانی به عنوان تک نرخی، قیمت سکه هم به یک باره ۲۰۰ هزار تومان کاهش پیدا کرد. اما در دو، سه هفته اخیر حرکت قیمت سکه دوباره افزایشی شده و به کانال دو میلیون و پانصد هزار تومان وارد شده است. روز گذشته قیمت هر سکه بهار آزادی به قیمت ٢ میلیون و ٤١٢ هزارتومان رسید؛ قیمتی که نسبت به روز دوشنبه، تغییری ٢,٤٢ درصدی معادل با افزایشی ٥٧ هزارتومانی را نشان میداد. حال سوالی که وجود دارد این است که این افزایش قیمتها ناشی از چیست و آیا در آینده نیز شاهد این روند افزایشی خواهیم بود؟ اگر بخواهیم عوامل موثر بر تغییر ارزش سکه را بررسی کنیم به طور کل میتوان به نرخ بهره، قیمت دلار و نرخ تورم اشاره کرد.
نرخ بهره
به نوشته ایسنا،با کاهش یا ثابت ماندن نرخ بهره و کاهش تدریجی ارزش پول نقد، افراد دیگر تمایلی به سپردهگذاری سرمایههای نقدی خود ندارند. بنابراین با کاهش تمایل به نگهداری پول نقد و از آنجا که طلا از ویژگیهای ثبات ارزش حتی در شرایط جنگ، بحران و تنشهای بینالمللی برخوردار است، افراد تمایل به خرید آن پیدا میکنند که خود باعث افزایش قیمت طلا میشود. به صورت عکس، اگر نرخ بهره بانکی افزایش پیدا کند، افراد سپردهگذاری در بانک را جذاب دانسته و منابع خود را به سمت آن روانه میکنند. حال اگر به بازارهای جهانی نگاهی بیندازیم، پیش بینی میشود بانک مرکزی اروپا برنامه خود برای پایان دادن به خرید اوراق قرضه را تا اواخر امسال اعلام کند. اتفاقی که در صورت وقوع میتواند افزایش نرخ بهره را به دنبال داشته باشد، همچنین پیشبینی میشود فدرال رزرو آمریکا در نشست چهارشنبه خود نرخ بهره را برای دومین بار در سال ٢٠١٨ میلادی افزایش دهد. در نتیجه این که روند سیاستهای پولی و نرخ بهره آمریکا و تصمیمات بانک مرکزی اروپا طی ماههای آینده چگونه خواهد بود، میتواند تاثیر مهمی بر نوسانات قیمت ارز و قیمت جهانی طلا داشته باشد. نوساناتی که میتواند بازارهای داخلی را با بیثباتی همراه کند. در بازارهای داخلی نیز روند تغییر نرخ بهره، و این که در آینده چه تصمیم برای آن گرفته میشود میتواند ارزش سکه طلا را دستخوش تغییر کند.
قیمت دلار
قیمت طلا در بازارهای جهانی فلزات قیمتی، توسط دلار تعیین میشود. به نظر اکثر کارشناسان مهمترین عامل افزایش ارزش طلا، ارزش دلار است که عوامل اثرگذار دیگر نیز از این عامل تاثیر میپذیرند. هنگامی که ارزش دلار کاهش پیدا میکند، مقدار زیادی پول از بازار خرید و فروش ارز وارد بازارهای کالایی میشود که در بورس معامله میشوند. در چنین شرایطی در بازار طلا نیز پولهای بسیار زیادی ورود پیدا کرده که این خود میتواند دلیل اصلی افزایش قیمت در این بازار باشد.از سوی دیگر تنزل ارزش دلار به کاهش ذخیره ارزی بانک مرکزی کشورهای مختلف منجر میشود و آنها برای جبران این مساله به دنبال افزایش ذخیره طلای خود میافتند که به رشد چرخش پول در بازار طلا و افزایش قیمت آن میانجامد. بنابراین هم بانکهای مرکزی و هم سرمایهگذاران در جهت جلوگیری از کاهش داراییهای خود طلا را بهترین گزینه به جای دلار میدانند. طی ماهها و هفتههای گذشته ارزش دلار با نوساناتی همراه بوده است در نتیجه این تلاطمات، دیگر بازارها از جمله بازار سکه که عامل مهمی در تعیین ارزش قیمت دلار است، حال چون قیمت دلار روندی افزایشی داشته و تا زمانی که انتظار تغییرات ارزش دلار وجود داشته باشد، باید شاهد حاکم بودن بیثباتی در بازار سکه بود. به طور مثال اعمال تحریمها از سوی آمریکا و انتظار کاهش فروش نفت و به تبع آن کاهش عرضه ارز، میتواند خود انتظارات افزایش قیمت دلار را بالا ببرد در نتیجه قیمت سکه نیز روندی افزایشی داشته باشد.
نرخ تورم
افزایش سطح قیمتها و انتظار تداوم آن در آینده، تقاضا برای کالاهای فیزیکی را افزایش میدهد، زیرا در شرایط تورم این کالاهای فیزیکی هستند که میتوانند ارزش حقیقی پول نقد افراد را نگه دارند. سکه و طلا نیز به عنوان داراییهای فیزیکی و البته عرضه محدود آنها، در شرایط تورمی با حجم بالایی از تقاضا روبرو هستند. البته دیگر کالاها همانند مسکن نیز این پتانسیل را دارند تا پذیرنده افزایش تقاضا باشند ولی سکه به دلیل این ویژگی خود که با حجم کمی از منابع نیز قابل خرید و فروش است این پتانسیل را دارد که منابع خرد را نیز جذب خود کند در نتیجه مقصد بهتری برای تقاضاهای سوداگرانه و احتیاطی است. نگاه به روند گذشته افزایش قیمتها چه در بخش تولیدکننده و چه مصرفکننده، حاکی از روند افزایشی است. در نتیجه انتظارات حاکم بر بازار، افزایشی است لذا میتوان افزایش اخیر قیمتها در بازار سکه و طلا را تا حدودی ناشی از رشد شاخص قیمتها دانست و اگر این روند همچنان افزایش پیدا کند آن چه بر بازار سکه و طلا سایه انداخته ادامه روند افزایش قیمتها است. با توجه به مطالب بیان شده، مهمترین تصمیمی که نهاد سیاستگذار بهتر است اتخاذ کند، ایجاد آرامش در بازار است. آرامشی که از طریق کنترل انتظارات میتواند از بیثباتی آینده جلوگیری کند؛ چرا که انتظارات از آینده روابط سیاسی کشور قیمت دلار را به شدت متاثر از خود کرده است، همچنین انتظار افزایش قیمت در آینده نیز خود به دلیل نامشخص بودن آینده متغیرهای اقتصادی، بر بازار حاکم است. لذا فرونشاندن این انتظارات از مهمترین اولویتها است.در کنار این موضوع، تصمیمگیری در مورد تغییر نرخ بهره در جهت کنترل تورم و همچنین قیمت سایر داراییها از اولویتهای پیش روی نهاد سیاستگذار است. البته امکان معاملات به صورت قراردادهای آتی سکه نیز از گزینههای پیش روی بانک مرکزی است که البته هماگونه که مشاهده شد بهرغم پیگیری این سیاست، به دلیل ضعف در اجرا و مدیریت، با حجم بالایی از تقاضا روبهرو شد که در نهایت متوقف شد. لذا در ادامه میتوان با درک شرایط حاکم بر اقتصاد به نحو بهتری از این ابزارها استفاده کرد تا بلکه التهابات از بازار خارج شود.»