«چنانچه ایران به تعهداتش در قبال پرونده هستهای عمل نکند همه گزینهها برای مقابله با این کشور بر روی میز قرار دارد» این جمله بارها و بارها از سوی مقامات آمریکایی تکرار شده تا آنجا که عبارت گزینههای روی میز به عنوان یکی از کلیدواژههای سیاسی میان دوکشور ایران و آمریکا مشهور شده است.
دولتمردان امریکایی سالها است از عنوان «همه گزینه ها بر روی میز قرار دارد» به عنوان ادبیاتی برای مکالمه با جمهوری اسلامی ایران استفاده کردهاند، فارغ از اینکه این ادبیات به نوعی بلوف متعارف در میان سیاستمداران آمریکا تبدیل شده است باید توجه داشت آمریکا چقدر میتواند در صورت لزوم چنین تهدیدی را عملی کند؟
هنگامی که از تمام گزینههای روی میز سخن به میان میآید لابد منظور گزینه نظامی است زیرا آمریکاییها مدتها پیش به جز ادبیات تهدید و ارعاب از کاربردیترین سلاح خود یعنی تحریمهای به اصطلاح فلج کننده علیه ایران استفاده کردهاند. تحریمهایی که به اذعان وزیر دارایی آمریکا و نیز وندی شرمن معاون سیاسی وزیر امور خارجه امریکا تاکنون علیه هیچ کشور دیگری به کار گرفته نشده بود.
نتیجه اما چنانکه آنان میخواستند از کار درنیامد و برخلاف اینکه تصور میکردند ملت ایران از ناملایمات اقتصادی به ستوه آمده و بر علیه حکومت خواهند شورید، این شورش در نقطه مقابل اتفاق افتاد و ملت ایران را روز به روز از آمریکاییها متنفرتر کرد.
ایرانیان دانستند که پیامهای تبریک نوروزی مقامات آمریکایی فریبی بیش نیت و درعهد شکنی این دولت مستکبر کمترین تردیدی وجود ندارد.
اما بد نیست به این نکته هم اشاره شود که درست است دولتمردان و مقامات ایرانی تاکنون اشارهای به این موضوع نداشتنداند اما ایران نیز گزینههای خطرناکی بر روی میز کار خود دارد. گزینههایی که میتوانند آمریکا را با بزرگترین چالش امنیتی پس از یازده سپتامبر مواجه کند.
اولین گزینه روی میز ایران : تهدید منافع آمریکا در منطقه
چنانچه ایران بخواهد از گزینههای روی میزش بر علیه آمریکا استفاده کند ابتدا مستقیماً به سراغ منافع امریکا در منطقه خواهد رفت. منافعی که ایالات متحده برای حفاظت از آن هزاران سرباز و چندین ناو و ناوشکن را به منطقه گسیل داشته و خودش نیز میداند در این زمینه دربرابر ایران کاملاً آسیب پذیر است. از جمله مهمترین ابزار ایران برای مقابله با گزینههای نظامی آمریکا عملی کردن یک تهدید قدیمی و کارآمد است.
زمانی در جنگ ۸ ساله میان ایران و عراق مسئولان ایرانی تاکید کردند چنانچه تنگه هرمز برای عبور نفت ما امن نباشد برای هیچ دولت دیگری نیز امنیت نخواهد داشت در پاسخ به این تهدید بود که دولت آمریکا کاملاً دستپاچه شد و در تصمیمات خود تجدید نظر کرد. اینک حدود ۱۷ میلیون بشکه نفت در روز از تنگه هرمز عبور میکند و چنانچه ایران اراده کند این نفت یا از تنگه عبور نخواهد کرد و یا با شرایط ایران چنین اتفاقی میافتد.
دومین گزینه روزی میز ایران: قدرت موشکی
در هر دو صورت آمریکاییها جنگ را باختهاند زیرا جدای از مینهای دریایی، موشکهای کروز ایران تنگه هرمز را تبدیل به تنگه وحشت کرده و بهای نفت سیر صعودی به خود میگیرد چنانکه برخی از کارشناسان حوزه انرژی پیش بینی میکنند در صورت بروز چنین جنگی قیمت نفت به سرعت از بشکهای ۲۰۰ دلار فراتر خواهد رفت موضوعی که به هیچ وجه خواست آمریکاییها و متحدان اروپاییشان نخواهد بود.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی چنانکه پیشتر وعده داده جنگ را محدود به مرزهای خود نخواهد گذاشت و متحدان دیگر آمریکا در منطقه را نیز قطعاً درگیر خواهد کرد.
سومین گزینه روی میز ایران: موجودیت اسرائیل
به علت بالا رفتن بیش از حد بهای نفت اروپاییها حتماً خواهان پایان درگیری نظامی خواهند شد اما چنانچه آمریکا بتواند از امنیت انرژی چشم پوشی کند قطعاً امنیت اسرائیل را نمیتواند در نظر نگیرد. گنبد آهنینی که نتوانست جلوی موشکهای فجر را بگیرد در مقابل آخرین نسل از موشکهای دوربرد ایرانی چگونه مقاومت خواهد کرد؟
عمق استراتژیک ناچیز رژیم صهیونیستی تحمل درگیری موشکی با ایران را نخواهد داشت و در اندک زمانی برای صهیونیستها از آسمان آتش خواهد بارید گذشته از آن جمهوری اسلامی به سرعت دامنه جنگ را فراتر از منطقه در کل جهان و حتی داخل خاک آمریکا گسترده خواهد کرد تا هزینه گزینههای روی میز آمریکا روز به روز بیشتر بالا برود.
این چنین است که باید گفت چنانچه آمریکاییها میتوانستند در استفاده از گزینه های روی میزشان تردید به خود راه نمیدادند اما مهمترین عامل بازدارند آنها یعنی گزینههای روی میز ایران چنان هولناک است که آمریکاییها هرگز حتی به طور جدی بر روی گزینه نظامی علیه ایران فکر هم نکردهاند.
نظرات
ارسال نظر جدید